فهرست مطالب

نشریه روابط خاک و گیاه
پیاپی 5 (بهار 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • عباس صفرنژاد، علیرضا محمددوست شیری، حسن حمیدی صفحات 1-11
    کندل (Dorema ammoniacum) از جمله گیاهان دارویی است که به دلیل داشتن ترکیبات شیمیایی مختلف، در درمان بیماری ها استفاده می شود. برای مطالعه تحمل به شوری این گیاه، گیاهچه های کندل در شرایط کشت هیدروپونیک تحت تیمار های مختلف شوری قرار داده شدند. بذرها پس از ضد عفونی در پتری دیش کشت داده و سپس برای جوانه زنی تحت شرایط سرمای مرطوب 4 تا5 درجه سلسیوس به مدت 27 روز قرار داده شدند. بذرهای جوانه زده به لیوان های حاوی محلول غذایی منتقل و پس از طی یک هفته رشد، گیاهچه ها به محیط کشت هیدروپونیک تحت شرایط تنش شوری (NaCl) منتقل شدند. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار انجام گرفت. تمامی گیاهان تحت تنش پس از اندازه گیری طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک آنها سنجیده شد. هم چنین درصد و سرعت جوانه زنی، میزان عناصر سدیم، پتاسیم و کلسیم بعد از 15 روز و میزان پرولین ساقه و ریشه آنها در 4 مرحله زمانی (بعد از 1، 5، 10 و 15 روز) محاسبه گردید. نتایج نشان داد که جوانه زنی کندل پس از 27 روز در دمای 4 تا 5 درجه سلسیوس آغاز و پس از 4 هفته درصد جوانه زنی 94/37 و سرعت جوانه زنی 613/0 بذر در روز بود. گیاه کندل تا غلظت 200 میلی مول کلرید سدیم تحمل نشان داد. گیاهچه های کندل تحت تیمار شوری تفاوت معنی داری در شاخص های طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه، میزان عناصر و تجمع پرولین نسبت به همدیگر و شاهد نشان دادند.
  • حمیدرضا عشقی زاده، محمد کافی، احمد نظامی صفحات 13-28
    آگاهی از نحوه رشد و توسعه اندام های مختلف گیاه، به ویژه ریشه، در مدیریت بهینه تولید گیاهان شورزیست از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش، گیاه ارزن پادزهری (Panicum antidotale Retz.) در یک خاک لوم شنی درون کیسه های پلاستیکی کاشته شده و در مرحله 4برگی در معرض سطوح مختلف شوری آب آبیاری شامل صفر، 10، 20 و 30 دسی زیمنس بر متر که به ترتیب با افزودن صفر، 5، 11 و 20 گرم نمک کلرید سدیم در هر لیتر آب مقطر حاصل شد، قرار گرفت. برای مطالعه الگو و سرعت توسعه اجزای مختلف ریشه، ویژگی های ریختی ریشه در چهار مرحله پدیداری شامل شروع پنجه زنی، طویل شدن ساقه، ظهور خوشه و رسیدگی دانه اندازه گیری شد. سپس با استفاده از روش رگرسیون، بهترین معادلات بیان کننده روند تغییرات صفات اندازه گیری شده نسبت به زمان انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با افزایش سن گیاه و توسعه اجزای فتوسنتزی، سرعت افزایش وزن ریشه در شرایط غیر شور افزایش یافته و به حدود 70 میلی گرم در بوته در روز تا مرحله طویل شدن ساقه رسید. طی این مدت، سرعت افزایش وزن ریشه در سطوح شوری10، 20 و 30 دسی زیمنس بر متر به ترتیب حدود 30، 60 و 40 میلی گرم در بوته در روز بود. در فاصله زمانی بین طویل شدن ساقه و ظهور خوشه، سرعت افزایش وزن ریشه در سطوح مختلف شوری آب آبیاری کاهش یافت که این کاهش رشد در سطوح 10 و 20 دسی زیمنس بر متر چشمگیرتر بود. هم چنین سهم محصولات فتوسنتزی اختصاص یافته به بخش ریشه از کاشت بذر تا شروع پنجه زنی (18-0 روز پس از کاشت) حدود 25، 22، 9 و 10 درصد به ترتیب در سطوح شوری صفر، 10، 20 و 30 دسی زیمنس بر متر بود. این در حالی است که این میزان در 35-18 روز پس از کاشت (طویل شدن ساقه) به ترتیب به 34، 21، 25 و 26 درصد در سطوح شوری صفر، 10، 20 و 30 دسی زیمنس بر متر تغییر یافت. افزایش تنش شوری، الگوی سیگموئیدی توسعه ریشه این گیاه را از طریق کاهش سرعت توسعه و اندازه اجزای آن تغییر داد، هر چند ویژگی های ریختی مختلف ریشه ارزن پادزهری حساسیت متفاوتی به شوری آب آبیاری داشتند.
    کلیدواژگان: ریخت شناسی، شورزیست، عمق نفوذ ریشه، طول تجمعی ریشه
  • نصرت الله نجفی، منصور پارسازاده صفحات 29-44
    در این مطالعه، تاثیر نسبت نیترات به آمونیوم و pH محلول غذایی بر تغییرات pH و EC ریزوسفر در طول دوره رشد اسفناج در بستر پرلیت و در شرایط گلخانه بررسی گردید. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کامل تصادفی با سه فاکتور شامل pH محلول غذایی در سه سطح (5/4، 5/6 و 8)، نسبت نیترات به آمونیوم محلول غذایی در پنج سطح (100:0، 75:25، 50:50، 25:75 و 0:100) و زمان در 10 سطح با چهار تکرار انجام شد. سه عدد نشای گیاه اسفناج (Spinacia oleracea L.) رقم سیریوس در هر گلدان کشت و با 15 محلول غذایی مختلف تغذیه شدند. در طول دوره رشد و در زمان های مختلف، pH و EC آبشویه گلدان های باکشت و بدون کشت اسفناج در تیمارهای مختلف تعیین شد. نتایج نشان داد که تاثیر زمان، نسبت نیترات به آمونیوم محلول غذایی و pH اولیه محلول غذایی بر pH و EC ریزوسفر اسفناج در سطح احتمال کمتر از 1/0 درصد معنی دار بود. با افزایش نسبت نیترات به آمونیوم محلول غذایی، pH ریزوسفر اسفناج افزایش و EC ریزوسفر آن کاهش یافت. در پایان دوره رشد، pH ریزوسفر اسفناج در نسبت نیترات به آمونیوم 100:0 و دو pH 5/4 و 0/8 حدود سه واحد از نسبت نیترات به آمونیوم 0:100 بیشتر بود. در حالی که این تفاوت در pH 5/6 کمتر بود. در طول دوره رشد اسفناج، تغییرات pH و EC ریزوسفر در تیمارهای مورد مطالعه متفاوت بود. در نسبت نیترات به آمونیوم محلول غذایی 75:25 و pH 5/6 pH ریزوسفر برای رشد گیاه و جذب عناصر غذایی در گستره مطلوب قرار داشت. به استثنای نسبت نیترات به آمونیوم 100:0 و pH 0/8، در بقیه تیمارها pH ریزوسفر اسفناج در طول دوره رشد گیاه کاهش یافت. pH اولیه محلول غذایی بر pH ریزوسفر اثر متفاوتی داشت. به طوری که میانگین pH ریزوسفر در محلول های غذایی با pH اولیه 5/4، 5/6 و 0/8 به ترتیب 94/5، 5/6 و 29/7 بود. نتایج نشان داد که گیاه اسفناج برای سازش با شرایط نامساعد اسیدی یا قلیایی، فعالانه pH ریزوسفر خود را تغییر می دهد. هم چنین، اثرات نامطلوب pH بر رشد اسفناج در شرایط نامساعد اسیدی یا قلیایی می تواند با استفاده از نسبت نیترات به آمونیوم مناسب کاهش یابد. EC ریزوسفر اسفناج نسبت به EC گلدان های بدون کشت و EC اولیه محلول های غذایی بیشتر بود. با کاهش pH محلول غذایی، EC ریزوسفر اسفناج افزایش یافت.
    کلیدواژگان: تغذیه گیاه، ریزوسفر، اسفناج، شوری، هیدروپونیک
  • فاطمه حسینی، امیرحسین خوشگفتارمنش، مجید افیونی، فرشید نوربخش صفحات 45-54
    اگرچه نیکل به عنوان یک عنصر ضروری مورد نیاز گیاه شناخته شده است، اما دانش کافی درباره اثرهای زیستی این عنصر بر رشد و عملکرد و سوخت و ساز نیتروژن در برخی گیاهان، به ویژه سبزی ها، وجود ندارد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تغذیه نیکل و اوره در محیط آبکشت بر رشد و عملکرد کاهو (Baker. Lactuca sativa L) و انباشت اوره در بافت های مختلف گیاه انجام شد. در این پژوهش، نیتروژن از منبع اوره، نیترات آمونیوم در سه سطح 5، 10 و 20 میلی مولار و نیکل در دو سطح صفر و 04/0 میکرومولار از منبع کلرید نیکل تامین شد. پس از شش هفته، بوته های کاهو برداشت شده، عملکرد وزن تر شاخساره و ریشه اندازه گیری شد. هم چنین فعالیت آنزیم اوره آز برگ و غلظت اوره شاخساره اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش غلظت اوره در محلول غذایی، وزن تر شاخساره به گونه چشم گیری افزایش یافت. افزودن نیکل به محلول غذایی دارای اوره، سبب افزایش وزن تر شاخساره و ریشه کاهو شد. در بوته های کاهوی رشد کرده در محلول غذایی دارای اوره، در تمام سطوح مصرفی نیتروژن، تغذیه با نیکل سبب افزایش معنی دار فعالیت آنزیم اوره آز برگ شد. به دنبال افزایش فعالیت آنزیم اوره آز برگ، غلظت اوره شاخساره کاهو به گونه چشم-گیری کاهش یافت. افزودن نیکل به محلول غذایی دارای ترکیب اوره، سبب افزایش وزن تر گیاه و فعالیت آنزیم اوره آز برگ و در نتیجه کاهش انباشت اوره در شاخساره شد و اثرهای ناشی ازسمیت اوره را کم کرد. بنابراین به نظر می رسد بتوان از ترکیب اوره به همراه نیکل در کشت بدون خاک کاهو استفاده کرد.
    کلیدواژگان: نیکل، اوره، آنزیم اوره آز، کاهو، آبکشت
  • عبدالرضا سجادی نیا، مهدی خیاط، حمیدرضا کریمی صفحات 55-61
    به منظور بررسی اثر محیط های مختلف کشت بر ویژگی های رویشی و اکوفیزیولوژیک گیاه حسن یوسف، قلمه های دو برگی آن در محیط های کشت حاوی پرلیت، کوکوپیت، پیت ماس، خاک برگ، 50% پرلیت و 50% کوکوپیت، 50% پرلیت و 50% پیت ماس، 50% پرلیت و 50% خاک برگ، 50% کوکوپیت و 50% پیت ماس، 50% کوکوپیت و 50% خاک برگ، 50% پیت ماس و 50% خاک برگ در 4 تکرار کشت شدند و پس از ریشه دهی با محلول هیدروپونیک محلول دهی شدند. نتایج نشان داد که بیشترین وزن تر و خشک ریشه در تیمار 50% خاک برگ و 50% پرلیت، بیشترین تعداد ریشه های فرعی در تیمار پرلیت خالص و طویل ترین طول ریشه و ساقه، وزن تر و خشک شاخساره، تعداد برگ و میزان فتوسنتز در تیمار پیت ماس مشاهده شد. نتایج نشان داد که بهترین محیط کشت برای رشد و نمو گیاه حسن یوسف محیط کشت پیت ماس می باشد.
    کلیدواژگان: پیت ماس، پرلیت، حسن یوسف، کوکوپیت، محیط کشت
  • محمد جواد امیری، جهانگیر عابدی کوپایی، سید سعید اسلامیان صفحات 63-73
    روش تشت تبخیر کلاس A یکی از روش های بسیار رایج در تخمین تبخیر- تعرق در گلخانه می باشد که به دلیل سادگی، هزینه نسبتا کم و توانایی تخمین تبخیر- تعرق روزانه به طور گسترده در جهان استفاده می شود. به دلیل فضای زیاد اشغال شده توسط تشت کلاس A و عدم دقت این وسیله برای مقادیر خیلی کم تبخیر، نوع دیگری از تشت تبخیر به نام تشت کوچک استفاده می گردد. در این تحقیق، به منظور ارزیابی استفاده از تشت های تبخیر برای تعیین نیاز آبی درون گلخانه، از دو دستگاه تشت کلاس A (یکی در خارج و دیگری در داخل گلخانه) و یک دستگاه تشت کوچک در درون گلخانه استفاده گردید. به منظور تعیین میزان تبخیر- تعرق پتانسیل گیاه مرجع، از سه عدد لایسیمتر زهکش دار در درون گلخانه و سه عدد میکرولایسیمتر وزنی در درون و بیرون گلخانه استفاده گردید. ضریب هر تشت با مقایسه رابطه بین داده های لایسیمتری و داده های اندازه گیری شده از تشت به دست آمد. با مقایسه تبخیر- تعرق ماهانه تخمین زده شده به وسیله تشت کلاس A و تشت کوچک با داده های لایسیمتری در درون گلخانه، ضریب همبستگی برابر974/0 و 982/0 به دست آمد. هم چنین با مقایسه تبخیر- تعرق ماهانه تخمین زده شده به وسیله تشت کلاس A نصب شده درخارج گلخانه و مقایسه آن با داده های لایسیمتری در درون گلخانه، ضریب همبستگی برابر 756/0 تعیین شد. برای محاسبه دقیق نیاز آبی درون گلخانه باید به جای استفاده ازتشت کلاس A خارج، از تشت کوچک یا تشت کلاس A در درون گلخانه استفاده گردد که تشت کوچک به علت هزینه کم، استفاده آسان و مهمتر از همه فضای مورد نیاز کمتر جایگزین آن می گردد.
    کلیدواژگان: تبخیر، تعرق مرجع، ضریب تشت، تشت کلاس A، تشت کوچک
  • اعظم برزویی، محمد کافی، عباس مجدآبادی صفحات 75-86
    به منظور مطالعه تاثیر دزهای مختلف پرتوهای گاما بر ویژگی های بیوشیمیایی دو ژنوتیپ گندم، آزمایشی در گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی، پزشکی و صنعتی کرج انجام پذیرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذرهای دو ژنوتیپ گندم به نام های روشن و موتانت T-65-58-8 با دزهای100، 200، 300 و 400 گری پرتودهی شده و بذر های پرتو ندیده از هر ژنوتیپ نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. بلافاصله پس از پرتوتابی، کشت بذرها در بلوک های خاکی موجود در گلخانه به صورت ردیفی انجام گردید و در مرحله گرده افشانی از برگ های پرچمی برای آنالیزهای بیوشیمیایی نمونه گیری شد. نتایج نشان داد که پرتوتابی با دز های 300 و 400 گری سبب سبز نشدن بذرهای ژنوتیپ روشن گردید. تاثیر دز های مختلف پرتوهای گاما بر میزان مالوندآلدئید لاینT-65-58-8 و ژنوتیپ روشن افزایشی بود. اما این افزایش در لاینT-65-58-8 در مقایسه با رقم روشن بسیار نامحسوس دیده شد. در هر دو ژنوتیپ مورد بررسی، میزان کلروفیل در دز 100 گری و میزان پرولین و قند های محلول در دز 200 گری افزایش یافت. لاین T-65-58-8 و ژنوتیپ روشن در دز 200 گری به ترتیب کمترین (Ug/g FW 91/28) و بیشترین (Ug/g FW 98/70) میزان پروتئین های محلول را داشتند. با افزایش دز های پرتودهی از 100 به 400 گری، میزان فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان پراکسیداز افزایش یافت. بررسی پارامترهای اندازه گیری شده، از جمله میزان مالوندآلدئید و فعالیت آنزیم سوپراکسیداز، حاکی از آن است که ژنوتیپ روشن در مقایسه با لاین موتانت از حساسیت بیشتری نسبت به تنش پرتوتابی برخوردار است. هم چنین در بین تیمار های به کار رفته برای پرتودهی، دزهای 100 و 200 گری (با توجه به نوع ژنوتیپ) تغییرات مثبتی را در شاخص های بیوشیمیایی مورد مطالعه ایجاد کردند. به نظر می رسد اندازه گیری صفاتی همچون میزان کلروفیل، پروتئین های محلول و مالوندآلدئید در شناسایی و تشخیص دز مناسب پرتودهی ژنوتیپ های گندم برای دست یافتن به موتانتی با ویژگی های مطلوب مفید باشد.
    کلیدواژگان: مالوندآلدئید، پروتئین های محلول، کلروفیل، پرتو گاما
|
  • H.R. Eshghizadeh, M. Kafi, A. Nezami Pages 13-28
    Identification of growth and development pattern of plant organs, especially the roots, is important to optimal management of halophytes production. In this study, blue panic grass (Panicum antidotale Retz.) was planted in a sandy loam soil in plastic tubes and 4-leaf seedlings were exposed to different levels of irrigation water salinities including 0, 10, 20, and 30 dS/m. These salinity levels were produced by dissolving 0, 5, 11, and 20 g of NaCl in one liter of distilled water. In order to investigate the pattern and development rate of different root components, morphological attributes of roots were measured at four stages including beginning of tillering, stem elongation, panicle emergence and seed ripening. Thereafter, the best equations were selected to express the trend of measured root characteristics with time via regression method. The results showed that with increasing the plant age and development of photosynthesis structures, the rate of increase in root weight in non-saline conditions reached to about 70 mg per day at the stem elongation stage. During this period, the rate of root weight increase at the 10, 20 and 30 dS/m salinity levels was 30, 60 and 40 mg/day per plant, respectively. The rate of root weight increase was reduced at different levels of salinity during stem elongation and panicle emergence stages. This reduction was significant at the 10 and 20 dS/m salinity levels. Also, the assimilates allocated to the roots during the seed planting to the beginning of tillering (0-18 days after planting) was about 25, 22, 9 and 10% at the 0, 10, 20 and 30 dS/m salinity levels, respectively. However, the assimilates allocated to the roots at stem elongation (18-35 days after planting) were 34, 21, 25 and 26% at 0, 10, 20 and 30 dS/m salinity levels, respectively. Salinity affected sigmoid development pattern of this plant’s roots by reducing the rate of development and size of its components, although different root characteristics showed various sensitivities to irrigation water salinity.
  • N. Najafi, M. Parsazadeh Pages 29-44
    In this study, the effect of nitrate to ammonium ratio and pH of nutrient solution on the changes in pH and EC of rhizosphere during spinach growth period in perlite culture, under greenhouse conditions, was investigated. A split factorial experiment in a completely randomized design with four replications was conducted with three factors including nutrient solution’s pH in three levels (4.5, 6.5 and 8), nitrate to ammonium ratio of nutrient solution in five levels (100:0, 75:25, 50:50, 25:75 and 0:100) and 10 levels of time. Three seedlings of spinach plant (Spinacia oleracea L. cv. Sirius) were cultivated per pot and nourished with 15 different nutrient solutions. During the growth period and at different times, the leachate pH and EC of cultivated and uncultivated pots were measured. The results showed that the effects of time, pH and nitrate to ammonium ratio of nutrient solution on pH and EC of rhizosphere were significant (P<0.001). By increasing the nitrate to ammonium ratio of nutrient solution, the pH of rhizosphere was increased but the EC of rhizosphere was decreased. At the end of the growth period, the pH of rhizosphere in the nitrate to ammonium ratio of 100:0 was about three units higher than the nitrate to ammonium ratio of 0:100 and two pH of 4.5 and 8. While, this difference was lower at the pH of 6.5. During the spinach plant growth period, the changes in pH and EC of rhizosphere in studied treatments were different. In the nitrate to ammonium ratio of 75:25 and pH of 6.5, the pH of rhizosphere was in the optimum range for plant growth and nutrients uptake. Except in the nitrate to ammonium ratio of 100:0 and pH of 8, in the rest of the treatments, the rhizosphere pH decreased during plant growth period. The initial pH of nutrient solution had different effects on the rhizosphere pH. The average rhizosphere pH in nutrient solutions with pH of 4.5, 6.5 and 8 was 5.94, 6.5 and 7.29, respectively. The results showed that in adaptation to adverse acidic or alkaline conditions, the spinach plant changes its rhizosphere pH actively. Also, undesirable effects of pH on the spinach growth in adverse acidic or alkaline conditions can be decreased with application of proper nitrate to ammonium ratio. The rhizosphere EC was more than the leachate EC of uncultivated pots and the initial EC of nutrient solution. By decreasing the pH of nutrient solution, the rhizosphere EC of spinach was increased.
  • F. Hosseini, A.H. Khoshgoftarmanesh, M. Afyuni, F. Nourbakhsh Pages 45-54
    Although nickel (Ni) is known as an essential element for higher plants, the biological effects of this nutrient on growth, yield, and N metabolism of some plants, particularly leafy vegetables, is still unknown. Therefore, this study was carried out to investigate the effects of Ni and urea nutrition on the growth and yield of lettuce (Lactuca sativa L. cv. Baker) and urea accumulation in plant tissues. In this study, nitrogen was supplied from the source of urea or ammonium nitrate at three levels (5, 10 and 20 mM) and Ni was supplied in the form of NiCl2 at two levels (0 and 0.04 µM). The plants were harvested 6 weeks after transplanting and the fresh weight of shoots and roots were determined. The shoots urea concentration and activity of urease enzyme in the leaves were also measured. The results indicated that shoots fresh weight of the urea-fed plants increased with increasing urea concentration in the nutrient solution. Addition of Ni to the nutrient solution significantly promoted the root and shoots fresh weight of urea-fed plants, regardless of N level. Ni nutrition significantly increased the urease activity in the lettuce leaves and as a result, reduced urea accumulation in the shoots and toxicity effects of urea. Therefore, it seems that urea in combination with Ni can successfully be used in production of lettuce in soilless culture systems.
  • A. Sajjadinia, M. Khayyat, H.R. Karimi Pages 55-61
    In order to study of the effect of substrates on vegetative and ecophysiological characteristics of coleus plant, coleus cuttings containing two leaves were planted in perlite, cocopeat, peatmoss, compost, 50% perlite + 50% cocopeat, 50% perlite + 50% peatmoss, 50% perlite + 50% compost, 5% cocopeat+50% peatmoss, 50% cocopeat + 50% compost and 50% peatmoss + 50% compost with four replicates. Cuttings were irrigated by hydroponic solution after root formation. Results indicated that the highest root fresh and dry weight was observed in 50% perlite + 50% compost treatment, the highest secondary roots in perlite treatment, and the longest root and stem, the most fresh and dry weight of shoot, number of leaves and photosynthesis were observed in peatmoss treatment. Result showed that the best substrate for growth and development of coleus plant is peatmoss.
  • M.J. Amiri, J. Abedi-Koupai, S.S. Eslamian Pages 63-73
    The class A pan method has been one of the most popular methods due to its simplicity, relatively low cost, and producing daily evapotranspiration estimates. Because of the large area occupied by a class A pan, alternative methods have been sought to estimate ETo inside greenhouses. With the objective of evaluating the performance of evaporation pan in estimating the water consumption in greenhouse, one class A pan and one reduced pan installed inside the greenhouse and another class A pan was installed outside. In this research three drainage lysimeters indoor and three weighing microlysimeters for indoor and outdoor the greenhouse were used to determine the reference evapotranspiration. Coefficients of pans were obtained by comparing of the evaporation pans values with the data of the lysimeters. The results indicated the monthly evaporation values measured by the class A pan and reduced pan, (both inside the greenhouse) with the data of the lysimeters, R2 was obtained 0.974 for the class A pan method, and 0.982 for the reduced pan method. Also with comparing between the monthly evaporation values measured by the class A pan outside the glasshouse and the data of the lysimeters inside, R2 was obtained 0.756. Considering the high coefficients of correlation inside the glasshouse, it is possible to replace the class A pan outside with the class A pan and reduced pan inside to estimate ETo. Reduced pan has a low cost and is easy to use and also occupied a small area in the greenhouse, therefore it is recommend to replace instead of class A pan inside the greenhouse.
  • A. Borzouei, M. Kafi, A. Majdabadi Pages 75-86
    In order to study the effect of gamma irradiation on biochemical characteristics of two wheat genotypes, a greenhouse experiment was conducted in 2009 in Agricultural, Medical and Industrial Research Institute, Karaj, using factorial experiment based on complete randomized design with 3 replications. Two wheat genotypes (Roshan and T-65-58-8) were irradiated by 100, 200, 300 and 400 Gy. The non-irradiated seeds of each genotype were considered as control. Irradiated Seeds were immediately row-planted in the soil blocks. Samples for various assays and estimation were taken from flag leaves on the 7th day after anthesis. Results showed that Roshan seeds were unable to germinate at 300 and 400 Gy doses. The average MDA content was increased with various doses of gamma radiation in two genotypes. But in Roshan genotype, the MDA content was higher as compared to T-65-58-8. In both genotypes, the chlorophyll content was increased at 100 Gy and the highest amount of proline and soluble sugars were obtained at 200 Gy. Biochemical differentiation based on total soluble protein content revealed that T-65-58-8 and Roshan genotypes at irradiation dose of 200 Gy contained the lowest (28.91 Ug/gFw) and the highest (70.98 Ug/gFw) amount of total soluble protein, respectively. Severe increase in specific activity of peroxidase enzyme was observed as the gamma dosage increased. It seems that Roshan wheat cultivar was more sensitive to irradiation stress than T-65-58-8 line. Also, in irradiated treatments, the 100 and 200 Gy doses caused positive variations in the studied biochemical indices. It was concluded that protein and chlorophyll, soluble protein and MDA contents may be used in early assessment of effective radiation doses to induce mutations in wheat genotypes.